02 فروردين 1401
02 فروردين 1401
11 اسفند 1400
بسیار دیده شده است که جوانان پس از پیمودن مراحل کمی از ازدواج مانند خواستگاری و بله برون و آشنا شدن با خانواده یکدیگر و این گونه مراحل مقدماتی سریعا پشیمان می شوند و حس میکنند این همسر ، شخصی نیست که آنان میخواستند و محبتشان به سرعت به سردی میگراید .
اغلب دلیل این اتفاق عجله در ازدواج میباشد . افرادی که فکر میکنند ممکن است دیگر موقعیتی برای ازدواج نداشته باشند یا گمان میکنند میتوانند ظرف مقابل را مطابق با خواسته ها و آرمان های خود تغییر دهند ، خیلی زود متوجه میشوند این کار اشتباه است و این ازدواج به نتیجه ای نمیرسد . اغلب افراد این مشکل را در ابتدا برای نزدیکان و خانواده خویش بازگو مینمایند اما متاسفانه در 90 درصد مواقع خانواده شخص به شدت با این قضیه مخالفت میکنند و با گفتن عباراتی مانند اینکه "پس از عروسی درست می شود ، پس از آمدن یک کودک همه چیز بهبود پیدا میکند ، مگر ما اول عاشق یکدیگر بودیم ؟ " و این گونه جملات شخص را مجبور به سکوت مینمایند و این بزرگترین خیانت است . کسی که یک زندگی را نمیخواهد نمیتواند تا آخر عمر تظاهر کند و بالاخره پس از مدتی خود را رها خواهد ساخت .
وظیفه پدر و مادر ها در این مواقع چیست ؟ اولا باید فرزندان خویش را در انتخاب همسر یاری کنند که این امر باید با توجه به سلایق و خواسته های فرزندشان باشد نه خودشان . ثانیا اگر چنین مساله ای پیش آمد با آنان صحبت کنند تا ببینند دلایل فرزندشان به جاست و یا از روی توقعات غلط و وسواس است . در نهایت اگر آنان را از ازدواج پشیمان دیدند ، به هیچ وجه با ملامت و سرزنش و ترساندن از عواقب کار ، آنان را مجبور به ازدواج نکنند . در صورتیکه خانواده ها به جدایی راضی باشند و زمینه را فراهم کنند قضیه بسیار راحت تر فیصله می یابد .
والدین گاها طلاق را آخر دنیا میدانند در صورتیکه اگر ازدواج از روی اجبار و با بی علاقگی صورت گیرد ، مشکلات و دردسر های بسیار بزرگتری را برای زن و شوهر و خانواده های شان به دنبال خواهد داشت و احتمال اینکه چندین سال بعد با وجود یک کودک بی گناه ، بنیان این چنین خانواده هایی از هم گسیخته شود ، بسیار زیاد است . پس بهتر آن است که بین بد و بدتر ، بد را انتخاب کنیم ...
مسلم است برهم زدن نامزدی خصوصا زمانیکه عقد هم صورت گرفته باشد ، اصلا کار خبی نیست و باید مواظب بود که کار به اینجا نکشد اما بدتر از آن این است که انسان یک عمر با ندامت ، بی علاقگی و ناراحتی زندگی کند . اگر دختر و پسر یا یکی از آنان از این وصلت پشیمانند ، بهترین راه این است که قبل از عروسی از هم جدا شوند و راه را ادامه ندهند . هرچند این کار مشکل و ناخوشایند است ، اما زندگی با پشیمانی و ناراحتی ، سخت تر و ناخوشایند تر است .
بسیار دیده شده است که جوانان پس از پیمودن مراحل کمی از ازدواج مانند خواستگاری و بله برون و آشنا شدن با خانواده یکدیگر و این گونه مراحل مقدماتی سریعا پشیمان می شوند و حس میکنند این همسر ، شخصی نیست که آنان میخواستند و محبتشان به سرعت به سردی میگراید .
اغلب دلیل این اتفاق عجله در ازدواج میباشد . افرادی که فکر میکنند ممکن است دیگر موقعیتی برای ازدواج نداشته باشند یا گمان میکنند میتوانند ظرف مقابل را مطابق با خواسته ها و آرمان های خود تغییر دهند ، خیلی زود متوجه میشوند این کار اشتباه است و این ازدواج به نتیجه ای نمیرسد . اغلب افراد این مشکل را در ابتدا برای نزدیکان و خانواده خویش بازگو مینمایند اما متاسفانه در 90 درصد مواقع خانواده شخص به شدت با این قضیه مخالفت میکنند و با گفتن عباراتی مانند اینکه "پس از عروسی درست می شود ، پس از آمدن یک کودک همه چیز بهبود پیدا میکند ، مگر ما اول عاشق یکدیگر بودیم ؟ " و این گونه جملات شخص را مجبور به سکوت مینمایند و این بزرگترین خیانت است . کسی که یک زندگی را نمیخواهد نمیتواند تا آخر عمر تظاهر کند و بالاخره پس از مدتی خود را رها خواهد ساخت .
وظیفه پدر و مادر ها در این مواقع چیست ؟ اولا باید فرزندان خویش را در انتخاب همسر یاری کنند که این امر باید با توجه به سلایق و خواسته های فرزندشان باشد نه خودشان . ثانیا اگر چنین مساله ای پیش آمد با آنان صحبت کنند تا ببینند دلایل فرزندشان به جاست و یا از روی توقعات غلط و وسواس است . در نهایت اگر آنان را از ازدواج پشیمان دیدند ، به هیچ وجه با ملامت و سرزنش و ترساندن از عواقب کار ، آنان را مجبور به ازدواج نکنند . در صورتیکه خانواده ها به جدایی راضی باشند و زمینه را فراهم کنند قضیه بسیار راحت تر فیصله می یابد .
والدین گاها طلاق را آخر دنیا میدانند در صورتیکه اگر ازدواج از روی اجبار و با بی علاقگی صورت گیرد ، مشکلات و دردسر های بسیار بزرگتری را برای زن و شوهر و خانواده های شان به دنبال خواهد داشت و احتمال اینکه چندین سال بعد با وجود یک کودک بی گناه ، بنیان این چنین خانواده هایی از هم گسیخته شود ، بسیار زیاد است . پس بهتر آن است که بین بد و بدتر ، بد را انتخاب کنیم ...
مسلم است برهم زدن نامزدی خصوصا زمانیکه عقد هم صورت گرفته باشد ، اصلا کار خبی نیست و باید مواظب بود که کار به اینجا نکشد اما بدتر از آن این است که انسان یک عمر با ندامت ، بی علاقگی و ناراحتی زندگی کند . اگر دختر و پسر یا یکی از آنان از این وصلت پشیمانند ، بهترین راه این است که قبل از عروسی از هم جدا شوند و راه را ادامه ندهند . هرچند این کار مشکل و ناخوشایند است ، اما زندگی با پشیمانی و ناراحتی ، سخت تر و ناخوشایند تر است .