همیشه از کودکی محبت کردن و دوست داشتن را به ما آموخته اند . اینکه همه انسان هستیم و در درگاه خداوند یکسان .نباید کسی را به خاطر اینکه از طبقه اجتماعی پایین تری است ، کنار بگذاریم و خلاصه که تا توانی دلی به دست آور که دل شکستن هنر نیست !!!
از ابتدای کودکی ما به کودکان این را می آموزیم و مخصوصا دختر بچه ها که ذاتا با محبت هستند و حساس تر ، دائما می شنوند که محبت خوب است و نباید دوستانشان را آزرده کنند و هرچه یک انسان مهربان تر باشد ، انسان خوب تری است .
از بدو تولد تا نوجوانی دائما این دیالوگ کهنه در گوش دختران زمزمه میشود و چه به صورت خود آگاه و چه در ضمیر ناخودآگاهشان پر رنگ نقش میبندد و نام این کار را گذاشته ایم تربیت خوب !!!
این یک خیانت بزرگ است ! امروزه یکی از مشکلات بزرگ دختران و زنان جامعه ما این است که ارزش و جایگاه خود را نمیدانند . و عذاب وجدان فراوانی میگیرند وقتی کسی را آزرده میکنند . در صورتیکه این یک اشتباه بسیار بسیار بزرگ است . دیروز در راهروهای دادگاه خانواده خانمی بسیار موقر و متین را دیدم که برای طلاق به دادگاه آمده بود . وقتی به صحبت با او نشستم متوجه شدم او دکترای ادبیات دارد و دختر دردانه ی خانواده ای بسیار ثروتمند است . وقتی همسرش را نشان داد ، واقعا تعجب کردم . همسر او حتی دیپلم هم نداشت و در شغلی یدی و بسیار ساده کار میکرد . وقتی از او علت انتخابش را پرسیدم گفت : ( اصغر مرا عاشقانه دوست داشت و می گفت اگر همسرش نشوم تا آخر عمر ازدواج نخواهد کرد و تنها با یاد من زندگی خواهد کرد ، او میگفت من بی نظیر هستم و نخواهد گذاشت آب در دلم تکان بخورد .او شاگرد مکانیک بود ولی در شغلش بسیار پشتکار داشت و کار هم که عار نیست !!! از طرفی وقتی مظلومیت و صداقت اصغر را میدیدم دلم برایش می سوخت ، از طرف دیگر من هم چند وقتی بود از نامزد سابقم که جراح بود جدا شده بودم و فقط میخواستم با کسی ازدواج کنم که صادقانه مرا دوست داشته باشد و قدر مرا بداند . مشکل از روز ازدواج ما شروع شد ، وقتی که خانواده اش مخالفت خود را به این ازدواج اعلام کردند و گفتند دختری که یکبار نامزد کرده ، در شان پسر ما نیست !!! بالاخره با اصرار اصغر ازدواج کردیم و زندگیمان را در یک خانه اجاره ای کوچک شروع کردیم و بعد از آن بود که تازه متوجه شدم اصلا از ادب و تربیت اشرافی هیچ چیز نمیداند . از عبور کردن از یک در گرفته تا آداب روابط جنسی ، او هیچ چیز راجع به احترام گذاشتن به یک خانم نمیداند و مدام میگوید تو یکبار نامزد کرده بودی ، شانس آوردی من گول خوردم مگرنه تا آخر عمر در خانه میماندی !!! )
این مطلب ساده ، داستان زندگی خیلی از دختران امروزیست ، دخترانی که ارزش و منزلت خود را نمیدانند و همگی ( بدون استثنا ) پس از مدت کوتاهی پشیمان میشوند ، چون تازه میفهمند این همسر در شان آنها نیست و نمیتواند درکشان کند یا به خواسته هایشان جامه عمل بپوشاند .
یک نکته مهم را فراموش نکنید : در امر ازدواج اول به خودتان فکر کنید ، دوم به خودتان ، سوم به خودتان ، چهارم به خانواده تان و پنجم به شخص مقابل .
این خودخواهی نیست بلکه دقیقا تصمیم گیری صحیح است .
اگر تحصیل کرده هستید ، حتما به دنبال همسری تحصیل کرده باشید . اگر در خانواده ای بسیار ثروتمند پرورش یافته اید ، الزاما با شخصی ثروتمند ازدواج کنید و ...
اگر وضعیت زندگیتان چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ فرهنگی ، از زندگی در منزل پدرتان بسیار پایین تر باشد ، خیلی زود پشیمان خواهید شد ، پس دلتان برای خودتان بسوزد ، دیگران نیازی به دلسوزی شما ندارند . چشمانتان را باز کنید و مطمئن باشید انتخاب غلط عواقب سنگین تری دارد تا شکستن دل یک عاشق !!!